وقتی بنیاد فارابی تهیهکننده «فانتزیهای ذهنی» عشّاق سینما میشود!
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۰۹۹۲۵
شاهکار کمدی-سیاهبازی آقای سهراب البته چند عدد «زوم ارّهای» یا همان زوم هندی خودمان کم دارد تا خاطرات خوش «شعله» و جیدو و جبار سینگ را زنده کند! جنوب نیوز: سالها پیش، در دهه ۱۹۹۰ میلادی، زمانی که شوهای فارسی لس انجلس بسیار رونق داشت و شبکههای ماهوارهای فارسیزبان و کمپانیهای موسیقی ایرانی این شهر بسیار فعال بودند، انتشار ویدیوی تبلیغاتی از یکی از این کمپانیها تبدیل به سوژه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حقیقت آن بود که یکی از صاحبان شبکه تلویزیونی لسانجلس، به پست «عباس آقا» (معروف به مار سفید!؟) خورده بود و متوجه شد که از بابت گرفتن خسارت از بیمه در آمریکا(یا چنین چیزی) پول و پلهای به هم زده و عشق خوانندگی است. آقای مالک شبکه مخ آن بندهی خدای سادهدل را، که هیچ رقمه استعداد و خصوصیات خواننده شدن را نداشت، زده بود که تو را به شهرت خواهم رساند. پول کلانی از عباس آقا بابت ضبط دو سه «موزیک ویدیو» ی بزن دررویی از گرفت و تمام! حال این که «مار سفید» از این معامله راضی بود و فانتزی همه عمرش برای خواننده شدن برآورده شد یا نه، و یا این که فقط یک مالباخته دیگر به مالباختههای لس انجلس اضافه شد، چندان روشن نشد. اما احتمالا بخش عمدهی کسانی که آن ویدیو را اولین بار دیدند، از بابت عشق «عباس آقا» به خوانندگی و زحمتی که برای رسیدن به «استیج» کشیده بود، احساسی چون ترحم و دلسوزی را تجربه کردند.
آقای «مار سفید»!حالا حکایت فیلمسازی برخی دوستان است. این که آدم عشق سینما باشد، خارج هم رفته باشد و چهار کلام انگلیسی هم حرف بزند و البته جیب پرپولی هم داشته باشد که فانتزیهای ذهنی خود از سینما را روزی تبدیل به «فیلم سینمایی» کند، هیچ اشکالی ندارد. مشکل از جایی شروع می شود که در تیتراژ فیلم کاراتهبازانه!؟ و عشقولانه شما نام یک بنیاد معظم سینمایی به عنوان «تهیهکننده» درج شود که کارویژه آن «اعتلای سینمای ملی» با پول بیتالمال است.
مشکل دیگر این است که فیلم خالتوری و لانتوری شما را (که خودت هم در برنامه سینمایی تلویزیون اذعان می کنی نباید جدیاش گرفت) در بخش مسابقهی مهمترین رویداد سینمایی (بلکه مهمترین رویداد فرهنگی کشور) شرکت داده میشود. این با هر مقیاسی (حتی در همین شرایط که اوضاع سینمای ما خودش یک پا کمدی اسلپ استیک است) توهین و وهن جشنواره، مخاطبان آن و اهالی مطبوعات است.
آقای «رامین سهراب» ظاهرا سلیقه سینمایی مخاطبان سینمای ایران را خیلی خیلی دستپایین در نظر گرفته که گمان برده می تواند با صحنههای کاراتهای به سبک بازی «مورتال کمبت»، یک خانم بلوندِ چشم آبی، چند صحنه عشقولانه در ویلای کنار دریا در بلاد خارجه و اسامی عوامل خارجی در تیتراژ و تیتر حماسی «سهراب پروداکشن»، توهم فیلم اکشن در کلاس جهانی در ذهن ایشان ایجاد کند.
اگر جکی چان و ژان کلود وندام و چاک نوریس و جت لی و ...فیلم بزن بزن مبتنی بر حرکات رزمی می ساختند و می سازند، دستکم بدن ورزیده و چالاک و اصطلاحا «اندام» یک رزمیکار را هم دارند. عضلات پفکی و اندام حجیم جناب کارگردان که آرتیست اول فیلم هم تشریف دارند (با آن صدای ملوس و ملایم!)، بیشتر شبیه مربیهای بدنسازی باشگاههای محلات هستند که به لطف پستوی تزریقاتی پشت محل تمرین، «حجم» آوردهاند. اوج اکشنبازی فیلم آنجا بود که موتوری کاسکت به سر، با بلوک سیمانی بر سر آرتیست اول می کوبد، اما دریغ از یک قطره خون، و حتی یک آخ، اما سر همان موتورسوار که کلاه ایمنی به سر دارد، در تصادف با پراید همچون طالبی لهیده میپکد و خونین و مالین می شود!
از یک نظر باید به جناب آقای سهراب بابت موفقیت چندگانهاش تبریک هم گفت. در روزگاری که دهها هزار جوان عشق سینما، بعد از هزینههای مادی و معنوی سنگین و کلاس بازیگری و خوردن خاک دم در دفاتر تهیه، در بهترین حالت به قول سریال برره، حتی نقش بازوبند رستم را هم به دست نمی آورند، رامین سهراب توانسته عشق معصومانه خود به سری فیلم اکشن «Taken»(ربوده شده) و فانتزی بودن به جای لیام نیسِن (بازیگر نقش اول آن مجموعه فیلم) را تبدیل به یک «پروداکشن» سینمایی واقعی کند و تازه بنیاد سینمایی فارابی را هم به عنوان شریک پای کار بیاورد و در بخش «سودای سیمرغ» هم حضور به هم برساند.
البته، فانتزی حقیقتا هجوگونه(و حتی هزلگونه) آقای سهراب فقط بازسازی کاریکاتوری فیلم «ربوده شده» نیست، بلکه کولاژی از خاطرات سینمایی دوران نوجوانی کارگردان را، از فیلمهای مرحوم بیک ایمانوردی تا فیلمهای کونگفویی شرق آسیا و «سرباز جهانی» و فرانکی و جیسون استاتهام...در برمی گیرد. این شاهکار، البته چند عدد «زوم ارّه ای» یا همان زوم هندی خودمان کم دارد تا خاطرات خوش «شعله» و جیدو و جبار سینگ و بسنتی را زنده کند!
سخن کوتاه می کنیم و به همان توصیهی آشنا (و احتمالا بیثمر) به دوستان فارابی و هیات انتخاب، بسنده می کنیم: لطفا کلاه خود را بالاتر بگذارید!
منبع: جنوب نیوز
کلیدواژه: مار سفید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۰۹۹۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عکاسی فیلم هیچگاه نمیمیرد/ سینما و تئاتر هنر فردی نیست
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،به نقل از روابط عمومی موزه سینما، امیر عابدی در ابتدای این کارگاه گفت: در سینمای ایران حضور در سمتهای مختلفی را تجربه کردم تا بدانم زمانی که میخواهم در یک فیلم سینمایی کار کنم به دلیلی روابط مختلفی که میان صنوف وجود دارد، باید چگونه عمل کنم. به عنوان مثال یک برنامه ریز زمانی موفق است که بداند هر گروه کاری باید در چه ساعتی در صحنه حضور پیدا کند.
وی ادامه داد: من در دوره تجربه اندوزی تلاش کردم حرفههای مختلفی را در سینما بیاموزم و تجربه کنم و به دیگران هم توصیه میکنم که ابتدا عکاسی را با فیلمهای کوتاه تجربه کنند تا روابطی که میان گروههای مختلف وجود دارد را یاد بگیرند.
کار در سینما طاقت فرسا است
عکاس فیلم «شب یلدا» افزود: فعالیت در سینما کاری طاقت فرساست و ممکن است مراحل فیلمبرداری برخی از پلانها بارها تکرار شود. برخی فکر میکنند عکاسی فیلم کار سادهای است. عدهای نیز تصور میکنند که ما فقط قاب فیلمبردار را لحاظ میکنیم، در صورتی که همیشه اینطور نیست. در بسیاری از مواقع، عکاس زاویه مورد نیاز خود را از قبل انتخاب میکند. در واقع شیوه ثبت بسیاری از عکسها را در هنگام خواندن فیلمنامه در ذهن خود مرور میکنم.برخی از همکاران ما در حوزه عکاسی فیلم با فیلمنامه آثاری که در آن حضور پیدا میکنند آشنایی ندارند و این مسئله به هیچ وجه مورد قبول نیست. زمانی که فیلمنامه را میخوانید، کاراکترها را آنالیز کرده و به ایدههایی جدیدی میرسید.
شخصیت منفی نیاز به لنز واید دارد
عابدی با بیان اینکه گاهی پیش آمده که یک کارگردان از قابهای من تاثیر گرفته است، افزود:مثلا می توانبرای گرفتن کلوز آپ از شخصیت منفی با لنز واید و برای شخصیت مثبت از لنز تله استفاده کرد و این مسئله به دلیل تاثیرات روانشناسی موجود در لنزها است. این موارد زمانی کاربرد خواهد داشت که فیلمنامه اثر را به خوبی مطالعه کنید. جز وظایف یک پروژه است که با عکاس کاملا همراهی کند .
وی ادامه داد: ارتباطاتی که بین عوامل وجود دارد مانند چرخ دنده به صورت ارگانیک عمل میکند ،سینما و تئاتر به هیچ عنوان هنر فردی نیست. برقراری تعامل و روابط عمومی بالا بخشی از وظیفه یک عکاس است است. بازیگر مقابل دوربین پارتنر یک عکاس به شمار میرود و باید بتوان با او تعامل مناسبی داشت.
عکاس « قرمز» در ادامه این نشست گفت: سالها پیش یک دوره یکساله کلاس بازیگری گذراندم تنها برای اینکه بدانم یک بازیگر چگونه رفتار میکند و چگونه حسش به صورت فیزیکی یا میمیک صورت به شکل بیرونی بروز می کند . در بازیگری رویکردهای متفاوت وجود دارد عده ای کاملا حسی بازی می کنند و برخی مبتنی بر تکنیک برخورد عکاس در یک پروژه باید با هر کدام از اینها متفاوت باشد .
عابدی با بیان اینکه در گذشته عکاسی با نگاتیو صورت میگرفت و به همین دلیل با دشواریهای بیشتری همراه بود، ادامه داد: به دلیل وجود نگاتیو، در آن زمان من با دقت بیشتری به رصد کردن شرایط برای تهیه عکس ها میپرداختم. به صورت اصولی در همه فیلمها، تمرین نهایی وجود دارد که باید همه چیز از جمله گریم و لباس مانند اجرای نهایی باشد و در این شرایط میتوان بخش زیادی از عکس ها را در تمرین تهیه کرد. یادگرفتن سینما از صفر تا صد و شناخت کامل پروسه تولید بسیار مهم است . یادگیری این موارد در طول دوران کاری برای من بسیار مفید بوده و خصوصا حضور در کلاس بازیگری تاثیر زیادی در زندگی حرفهای من داشته است.
یکی از وظایف عکاس کنجکاو کردن مخاطب است
عابدی خاطرنشان کرد: یکی از وظایف عکاس فیلم، وسوسه کردن و ایجاد کنجکاوی در مخاطبان است. مثلا در فیلم «ساکن طبقه وسط» شهاب حسینی ۳۸ نقش متفاوت را برعهده داشت که عکسهای مربوط به آن شخصیتها میتوانست تبلیغات مثبت فراوانی را باعث شود. در صورتی که تنها به استفاده یک عکس از آن فیلم به عنوان تبلیغ در سطح شهر بسنده شد.
عکاس فیلم «آلزایمر» افزود: برخی عقیده دارند عکاسی فیلم دیگر مرده است و این باور اشتباه است.. یادم می آید در اواسط دهه هشتاد برای اولین بار در فیلم «مزرعه پدری» از دوربین دیجیتال استفاده کردم که برایم ریسک بزرگی به شمار میرفت.
وی ادامه داد: باید توجه داشت همه زوایایی که عکاس تدارک میبیند، عیناً مشابه فیلم نیست. به علاوه که او بخش مربوط به پشت صحنه را هم پوشش میدهد. افزون بر این، خلاقیت در حیطه عکاسی نقشی بسیار مهم برعهده دارد. به این دلایل است که اعتقاد دارم عکاسی فیلم هیچگاه نمیمیرد.
اکبر عالمی دریای دانش بود
وی افزود: دلیل اهمیت خواندن فیلمنامه برای من این است که از کلیت فیلم و کاراکترها به تحلیل برسم و متوجه شوم برای هر کدام به چه میزان تمرکز نیاز دارم. ضمن اینکه زمانی که فیلمنامهای را مطالعه میکنم، متوجه میشوم کدام قسمتها نیاز به عکس دارد.
عابدی با یادی از اکبر عالمی بیان داشت: او در این زمینه دریای دانش بود و همواره از او میآموختم. متاسفانه او را در دوران کرونا از دست دادیم. اگر امروز عالمی در جمع ما حاضر بود من بسیار از دانش او استفاده میکردم.
وی با اشاره به اهنیت نگاه تهیه کنندهها، خاطرنشان کرد: برای اینکه متوجه میزان حرفه ای بودن یک تهیه کننده شویم کافی است ببینم عکاس انتخاب شده برای یک فیلم چه میزان حرفه ای و با تجربه است چرا که این انتخاب نشان دهنده این امر است که تهیه کننده چه میزان به فکر تبلیغات اکران است
ماندن در سینما اهمیت دارد
وی درباره چگونگی ورود به سینما نیز گفت: ورود پیدا کردن به سینما چندان دشوار نیست، بلکه باقی ماندن در این فضا است که اهمیت دارد. بارها افرادی را به پروژههای مختلفی معرفی کردهام، چراکه دارای توانمندی و استعدادی ویژه بودند. اما اکثرا نتوانستند بیش از حضور در یک پروژه را تجربه کنند. بسیاری در شرایط کاری نمیتوانند موفق عمل کنند. مسیر من چنین بوده است که ابتدا به دنبال آموختن سینما بودم و سپس حضور در فیلم کوتاه و پروژههای مختلف این عرصه را تجربه کردم. این فرآیند سه سال به طول انجامید. امروزه یا یک موبایل هم میتوان فیلم ساخت در صورتی که فیلمسازی وعکاسی با نگاتیو بسیار دشوار بود. جوانترها چندان دنبال تجربههای تازه نیستند در صورتی که فردی همچون علیرضا داوودنژاد فیلم «روغن مار» را با یک گوشی آیفون فیلمبرداری کرد.
وی ادامه داد: عکاس خوب فیلم باید علاوه بر داشتن اطلاعات کافی در زمینه عکاسی، مدیوم سینما و اجزای آن را نیز به خوبی بشناسد. من هنوز هم در آموزشگاههای سینمایی دورههایی را برای افرادی برگزار میکنم که در رشته بازیگری و کارگردانی تحصیل کردهاند و دورههای مختلف آن را گذراندهاند. در این کلاسها درباره ارتباط میان بازیگری با دیگر حوزهها و خصوصا عکاسی صحبت میکنم. در گذشته بازیگران پیش از بستن قرارداد نام عکاس را جویا میشدند و این مسئله برای آنها اهمیت زیادی داشت زیرا عکسها بسیار دیده میشدند. البته امروزه عکس فیلم اهمیت بیشتری به لحاظ میزان دیده شدن پیدا کرده زیرا محیط ارائه آن بسیار گستردهتر شده است.
خلاقیت بزرگترین عنصر یک عکاس است
عابدی درباره شاخصهای یک عکس خوب گفت: اکسپوز درست اولین مسئله است و نورسنجی نیز باید به درستی صورت بگیرد و این مسئله الفبا برای هنر عکاسی است. نکته بعدی کمپوزیسیون یا کاربندی مناسب است و بعدی مجموعهای از اکت بازیگر، نورپرداژی، صحنه آرایی وشکار آن یک لحظه است که باعث ماندگار شدن یک عکس میشود.
وی ادامه داد: مجموعهای از عناصر زیبایی شناسانه باعث ساخته شدن یک عکس خوب میشود. ضمن اینکه نورپردازی در عکاسی فیلم، توسط نورپرداز پروژه انجام میشود و به همین علت فرآیند عکسبرداری چندان وقت گیر نیست.
این هنرمند بیان داشت: بزگترین عنصری که هر عکاس میتواند در کار خود به آن متکی باشد، بهرهگیری از خلاقیت است. عکاس رایگان و ارزان یکی از معضلات این حرفه است. میانگین تعداد عکسها در گذشته ۴۰ حلقه سی و شش تایی بود در صورتی که امروز بسیاری از عکاسان برای هر جلسه از فیلم تعداد زیادی عکس تهیه میکنند. در ابتدای ورود فناوری دیجیتال به سینما، نسبت به آن اعتماد کافی وجود نداشت و به همین دلیل من هم به صورت دیجیتال و هم نگاتیو عکسهایی را تهیه میکردم. متاسفانه امروزه بر روی عکس ویرایش بسیار زیادی انجام میشود و حتی اندازه قاب را تغییر میدهند که اتفاقی بسیار غیر حرفهای است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901653